درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان love is love و آدرس www.youhearthmeforever.loxblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 9
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 171
بازدید کل : 2406
تعداد مطالب : 63
تعداد نظرات : 6
تعداد آنلاین : 1

Hearth sea
آرام بگیــــــر دلـــــم...او بی تـــو آرام استـــــ ـ ـ
سه شنبه 24 آذر 1394برچسب:, :: 22:15 ::  نويسنده : Ali       

سلام

عزیز دلم(N)

آخرین باری که باهم صحبت کردیم .

میخواستم داد بزنم عززززیم  توروخدابرگرد.

ولی

هربار که رفتم بگم

گفتی میشه حسم رو بهم نزنی؟؟؟

الان کناره عشقم هستم و خیلی خوشبختم (منظورت خودم بودم میدونم )

ولی

آخرین لحظات دل و زدم به دریا گفتم حتما باید تورو کنار خودم نگه دارم به هرقیمتی 

رفتم بهت بگگم 

دوووووست دارم 

اما وقت نشد 

دوووووووور شد

تا چشم رو هم گذاشتم دیدم  وقت تموم شده و رفتی 

اما من باز هم میمونم و عاشقانه دوست میدارم



شنبه 21 آذر 1394برچسب:, :: 13:18 ::  نويسنده : Ali       

 

سلام

عزیز دلم با توام (N)

به کسی که دوسش داری بگو چقدر دوسش داری

بهش بگو چقدر واسش اهمیت قاعلی .

بهش بگو همیشه یادشی .

بهش بگگگگگو دوست دارم کنارم بمون و ترکم نکن.

بهش فرصت بده

چون زمانی که از دستش بدی

مهممممممم نیست چقدر فریاد بزنی دووووووست داشتم !!!

مهم نیست چقدر بهش فرصت بدی که خودش رو بهت ثابت کنه.

چون او دیگه نیست که بهت بگه منم همینطور عزیز دلم.

تا دوووور نشده به فکر هم باشیم .



جمعه 20 آذر 1394برچسب:, :: 1:52 ::  نويسنده : Ali       

سلام

عزیز دلم(N)

میدونی ؟؟

عاشق اون لحظم

لحظه ای که زانو بزنی

در گوشم بگی

خب ادم تو زندگیش یه اشتباهی میکنه دیگه !!!!

ببخشید!!!

فقط واسم سواله این تزت

 موقع من یادت نبود ؟؟؟

گرچه اگه بودم میگفتم فدا سرت عیب نداره .

ولی الان میتونم بهت بگم

عزیز دلم

خانمی پاشو

چادرت و شلوارت خاکی میشع

نمیخوام صورت رو اشکی ببینم .

بروخوش باش فکرمنم نکن .

درسته خاک سرده !!!!

ولی خوبیش اینه از خودمه

خاکی خاکی !!!



جمعه 20 آذر 1394برچسب:, :: 1:21 ::  نويسنده : Ali       

 

سلام

عزیز دلم (N)

میدونم با خودت میگی چرا اینقدر مینویسه

باید بهت بگم

نازنین ترم مینویسم

چون میدانم در آینده هزاران و هزاران بار این متن ها رامیخوانی.

مینویسم تا بلکه بفهمی چقدددددر دوست دارم.

و

 مینویسم واسه اینکه کسی رو ندارم باهاش حرف بزنم

اگه ننویسم از بغض خفه میشم (چیزی که این روزها انتظارش را میکشی )



جمعه 20 آذر 1394برچسب:, :: 1:31 ::  نويسنده : Ali       

 

 

سلام

عزیز دلم (N)

روزی که برگشتی و من نبودم.

وقتی برگشتی واسه احوال پرسی .

وقتی خبر من رو از این و اون گرفتی .

وقتی بهت شک وارد شد.

وقتی قلبت درد اومد.

وقتی با لباس مشکی اومدی پیشم .

وقتی گریه میکردی و یاده این متنهایی که برات الان مینویسم رو کردی.

وقتی از خدا طلبکار شدی.

وقتی بهش  گفتی اخه لععععنتی من چه گناهی کردم.

باید بهت بگم:

عزیزترینم

عزیز تر از جانم

لطفا خدا را مقصر ندان

ما 

یا بهتر بگویم (تو)

از باهم بودن ترسیدیم.

پس این حق ماست .

سکوووووت کن و یکم به گذشته فکر کن.

واسه غروری که واست خرد کردم .

 



جمعه 20 آذر 1394برچسب:, :: 1:30 ::  نويسنده : Ali       

 

سلام

عزیز دلش (KA)

آهای با تووووو ام!!!!

حواست باشه این دختر

همونی که الان باهاته و دل به تو داده

همونی که منو بخاطر تو پس زده

همونی که همه جوره به پات وایساده

همونی که عععععععاشقته

خیلی هااااااا

در آرزوی نیم نگاهش هستند!!!

دقت کن

نیم نگاهش !!!!

پس بعد از رفتنه من

واسه دوستداشتناش لیاقت داشته باش.

لیااااااااقت .



چهار شنبه 18 آذر 1394برچسب:, :: 23:47 ::  نويسنده : Ali       

سلام

عزیز دلم (N)

وقتی از تموم دنیا بریدی .

وقتی از تموم زندگیت خسته ای .

وقتی بغض تو گلوته ولی حق نداری چیزی بگی .

وقتی خودت با دستای خودت پسش زدی .

وقتی حاضر نشدی واسه خدافظی باهاش خدافظی کنی .

فرامووووش نکن خدایی هست .

که تموم سختی ها را به آسانی تبدیل میکنه .

شک داری ؟؟؟؟؟؟؟

به  قبر من در آینده نگاه کن .

ببین چه آسانم کرد !!!!!!!!



چهار شنبه 18 آذر 1394برچسب:, :: 23:40 ::  نويسنده : Ali       

سلام

با توام عزیز دلم (N)

اگه دیدی عاشق شدی

اول یه فاتحه بفرست واسه خودت و من

واسه آرزوهات

واسه رویاهات

واسه خواب هات

واسه خواستن هات و پس زدناش

چون دیگه کارت تمومه.

اخه میدانی ؟؟؟؟

منم کارم تمومه 

 



چهار شنبه 18 آذر 1394برچسب:, :: 23:29 ::  نويسنده : Ali       

سلام

هعی عزیز دلم (N)

بزن به سلامتی روزی که

از زمین بلندم کنی و بگی

زووووووووود بود لعنتی

قدرت رو ندونستم!!!!

به سلامتی وقتی که داد میزنی

خدددددددددددددددددا  زمان رو برگردون

(هه)



چهار شنبه 18 آذر 1394برچسب:, :: 23:20 ::  نويسنده : Ali       

سلام

میدانی ؟؟؟؟؟

الان دقیقا دوست دارم و عاشقت هستم های من

مثل موفق باشید های پایین برگه امتحانه

بیهودست !!!

کاش سرمون گرم امتحان نشه و یادمون نره هدف امتحان چی بوده



چهار شنبه 18 آذر 1394برچسب:, :: 23:13 ::  نويسنده : Ali       

 

 

سلام

نمیدونم چی تو فکرته 

یا اصلا به من فکر میکنی یا نع ؟؟

فقط این را میدانم که خیال میکنی اونی که الان کنارته تا ابد باهات میمونه

!!!!!سخت در اشتباهی 

!!!!چون من هم فکر میکردم تا ابد کنارم میمونی 

ولی الان به وضوح میبینم کنارش ارومی 

ولی 

من  انجا داغووووونم

پس  نوبت توهم میشه 

اندکی صبر لازم است 

امیدوارم زیاد دیر نشه چون فرصت کافی واسه موندن ندارم .

پس 

pls come back

 



چهار شنبه 17 آذر 1394برچسب:, :: 23:59 ::  نويسنده : Ali       

سلام

چند روزیست  شدم عزیز دل همه!!!!

همه بهم توجه میکنند!!!

محبت های دروغین!!!

دلگرمیهای دروغین!!!!!

میدانی؟؟؟

در واقعیت تازه یادشان آمده ام

اره رسم دنیا همینه

تا وقتی هستی یادشون تو هم نیست

امان از وقتی که رفتنی میشی

همه یاده خوبی هایت میافتند !!!!!

عیب ندارد

 با همه این حرفها و صحبتها

من کینه ای به دل نگرفتم و سکوت کردم و حلالشان کردم .

ولی

آنها نمیدانند که من رفتنی نیستم !!!!

اخه میدانی ؟؟؟؟

خدا  اون بالا داره میبینه

میبنه که یه روزی یه دلشکسته و پشیمون

که تو باشی (N)

به من نیاز داری  و هق هق هایت به گوشش میرسد .

پس من را نگه میدارد

حتی اگر شود در نزدیکی زمین

زیر خروارها خاک سرد!!!!

کاش ما ادما یکم زود قدر داشته هامون و افراد کنارمون را داشتیم !!!

کاش......

(Pls comeback (N

 

 

 



دو شنبه 16 آذر 1394برچسب:, :: 23:18 ::  نويسنده : Ali       

سلام 

ميداني چرا ديگه برايت نميحرفم .

اخه گلويم زخميست .

انقدر در مقابل ناز کردن هايت براي ديگران سکوت کردم .

که بغض گلويم را پار کرد.

راسيتش سکوت امانم را بريده 

و 

نميگذارد فرياد بزنم 

دووووووست دارم 

حس انتقامت را کنار گذار و برگرد 

اين راهي که ميروي بن بست است 

قبلا ديگران رفتند 

بنشين و اندکي تامل کن در مورد رفتارهايت در مقابل من 

(Pls come back (N



پنج شنبه 12 آذر 1394برچسب:, :: 22:46 ::  نويسنده : Ali       

سلام

الان که دارم واست مینویسم اشک تموم چشمام رو گرفته

میدونم  این تقاص اذیت کردن توست .

میدونم حق خواستنت را ندارم.

میدونم هنوز هم من رو دوست داری .

میدونم  حداقل  هفته ای یک بار هم شده به من فکر میکنی.

میدونم یاد لحظه هایی که با هم بودیم میوفتی.

پس حالاتو بدون

بدون نمیخام با کسی دیگه ای باشی .

اگه این حسادته اره من حسودمن نمیخوام غریبه ای روی خوش و زیبای تو راببیند.

اگر داری انتقام تنها گذاشتنت را میگیری

پس بدون

سخت  انتقام گرفته ای دیگه توان پا شدن از جایم را ندارم.

پس لطفا همانطور که من برگشتم و گفتم همه دروووغ بود.

تو هم برگرد

اره خیلی دلم هوات و کرده

خیلی میخوام پیشم باشی تا بهت ثابت کنم چقدر برام عزیزی

لطفا درک کن وبفهم نبودنت مرا از بین برده.

باوووور کن رویت غیرتی میشوم وقتی که میبینم دل به کسی دادی.

ولی این سکوت است که امانم را میبرد.

پس لطفا برگرد .

به بودنت احتیاج دارم.  

 



پنج شنبه 12 آذر 1394برچسب:, :: 1:7 ::  نويسنده : Ali       


سلام اميدوارم حالت خوب باشع که باز هم طبق معمول معلومه کنار اون خوشي .

اينبار رو مينويسم نه واسه اينکه برگردي و نه واسه اينکه ازت گدايي محبت کنم اينبار رو مينويسم چون دوست دارم بدونن و بدوني هستند بودندکسايي که همه جوره پا عشقشون وايسادند 

مينويسم تا رسم عاشقي از بين نره مينويسم تا نگند طرف با اين همه ادعايي که داشت يه هفته اي يادش رفت مينويسم نه واسه دلم که الان خون هست. مينويسم واسه اينکه برسونم به گوش اونيکه تو دنيا مجازي ميخواد عاشق بشع خوب حواسش رو جمع کنه .همه مثل هم نيستند درست .عشق تو با همه فرق ميکنه هم درست . اصلا اونيکه عاشقشي هم بهترينه باز هم درست فقط و فقط فقط اين و از من ياد داشته باش

داداشم ،خواهرم ميخواي عاشق بشي بشو ولي دل بده به کسي که لياتش رو داره دل بده به اوني که اگه يوقتي يروزي رفتي دو هفته بعدش برگشتي وقتي برگشتي بگه عزيزم کجا بودي ؟؟

ديگه تنهام نزار لطفا!!

نه اينکه وقتي برگشتي بهت بگند از راهي که رفتي برنگرد که ديگه.ديره چون دلش يجايه ديگه گير کرده .

ببين داداشم اگه ميبيني من تا الان و بعد ها پاش وايميستم با اون همه اتفاقاتي که.بينمون اتفاق افتاده واسه اينه که :

واسه اينه که اون با لياقت ترين دختري بود که ديدم .

اون کسي بود که واقعا من و دوست داشت من لياقتش رو نداشتم .

اون کسي بود که.پايه همچيز وايساد تا بهش برسم .

اون کسي بود که حتي بهم نگفت برو.

اون کسي بود که بهم دروغ گفت تابه خيالش به راحتي از فکرش در بيام ولي نفهميد (کسي که عاشقه نميره انتظار ميکشه )

ميدونين اون کسي بود که رو من حساس بود .

کسي بود که وقتي يه دقيقه دير ميکردم ميپرسيد کجا بودي هااان .

اينا عشق واقعيه،ااااي مردم بدونيد عاشق که شدين حالتون ميشه مثل من،نه ميتونيد جا بزاريد و بريد و نه ميتونيد وايسيد و ببينيد که چجوري از يادتون برده .

رو صحبتم با خودشه اهاي کسي که همه اين ويژگي هارو داشتي کسي که غرور داشتي کسي که همه کاري ميکردي تا بهم برسي خودت ببين چقدر فرق کردي خودت بببين چجوري شدي تا وقتي با من بودي دلت از گل نرم تر بود ولي الان از سنگ هم سختره اين دلت ببين چجوري شدي ببين کسي داره صدات ميکنه که يه روزي يه وقتي ارزوت اين بود که پشت سرهم بگي علي علي علي چي شد يادت رفت ؟؟؟

خواستن هات تموم شد ؟؟؟؟

ديگه رو من حساس نيستي ؟؟؟عيب نداره ببين عشقم فقط يادت باشع :

حس خوبيه ببيني يه نفر همه رو بخاطر تو پس زده.

حس بد اينه که ببيني اوني که واسش ميميري اوني که بخاطرش همه رو پس زدي تو رو پس بزنه بخاطر اون تو رو بفرسته بري به دررررررک .

اما اينجايه صحبتم با تو هستش 

بدترين حس دنيا زمانيه که ، زماني هستش که روزي بفهمي اوني که واست ميمرد و تو پسش زدي ،اوني که همه چيز رو به جون خريد تا به تو برسه ،جلو همه ايستاد بخاطر تو ، ولي تو اون رو با تمام بي رحمي پس زدي حتي ، حتي اونقدر واسش ارزش قاعل نشدي که باهاش خدافظي کني واسع هميشع ، واسع هميشه هميشه رفته .ببيني اونيکه کنارش خيلي خوشبخته ببيني اوني که کنارش خوشحالترينه ، ببينه کسي که نميخواستي دختري رو کنارش ببيني الان واسع کسي ديگست ، اونجاست اونجاست که به ياد حرف هايي و متن هايي ميوفتي که از تمنا ميکرد التماست ميکرد برگردي ، بهت گفت اين اخر راه نيست ولي تو فکر ميکردي اونيکه.الان کنارشي بهترينه متدينه (هه)،فکر کني اونيکه الان کنارشي تا ابد پيشته و هميشه باهاته اونجاست که به ياد حرف هاي اون ميافتي ميگفت در شب هايه نبودنت چيزي جز اشک همدم لحظاتم نيست ولي تو باور نميکردي اونجا هست که به حا خودت به حال خودت گريه ميکني .

اونجاست که ميگي خدايا من چقدر بدشانسم اونجاست که از تقدير بدت شکايت ميکني ولي خدا بهت ميدوني چي ميگه ؟؟,

ميگه بنده من ، من اين فرد رو هزاران بار به طرفت فرستادم ا، قسمت تو بود و بايد نصيب تو ميشد تو او را پس زدي خودت سرنوشتت رو خط خطي کردي پس الان حق شکايت نداري پس بشين و غبطه بخور و حسادت کن که اينها برميگرده به اون غررررورررررت 

تو نخواستي بفهمي وقتي کسي همه جوره دوست داره مقايسش نميکنند دوره همچون فردي رو ميگردند 

نميخوام بد عادتون کنم پس باز هم بايد بزنيم به سلامتي :

بزن به سلامتي کسايي کهمتن هارو خوندن و گفتن حاضريم بريم راضيش کنيم برگرده ، باز به معرفت اين ها 

بزن به سلامتي دلي که تا صبح اروم نميگيره که حال اون چجوريه 

بزن به سلامتي گونه هايي که اگه برنج کاشته بودند داخلش از بس خيس بوده تا الان ، برنج در اومده بود .

بزن به سلامتي خودم که تا صبح بيداري ميکشم و مينويسم واسه اون ، ولي اون وقتي ميخونه ميگه تا اون وقت شب با کي حرف ميزده 

بزن به سلامتي خودم که نه اهل سيگارم و نه چيزه ديگه حرفامو مينويسم .

بزن به سلامتي دخترايي که جاشو ميخوان پر کنن ولي زهي خيال باطل .

بزن به سلامتي سارا که اونقدر معرفت داره حالي ازش بپرسه ولي اون معرفت نداره

که ازش خبر بگيره .

بزن به سلامتي کسي که گفت بلاکي و فکرکرد من بچه ام 

به سلامتي همون فرد که معرفتش رو داره ها ولي خب اون دلش ميسوزه خجالت ميکشه .

بزن به سلامتي اونيکه نفهميد وقتي کسي عاشق بشع بيشتر از کلمه مواظب خودت باش استفاده ميکنه تا خدافظ
به سلامتي دختري که بين خوب و خوبترين خوبترين رو انتخاب کررده !!
به سلامتي ياداوري هايي که بايد بهش بکني تا يادت باشع 
به سلامتي دختري که بيخيال الان خوابيده اونم ساعت 3 شب که من بيدارم و همه فکر و ذکرم به اونه 
به سلامتي خودم که هر لحظه به ذهنم ميرسه ميشع همين الان يهويي ياد من بيافته 
ﺳﻼﻣﺘﻲ ﺁﺩﻣﺎﻱ ﺑﻲ ﮐﻴﻨﻪ 
ﮐﻪ ﻭﻗﺘﻲ ﻳﮑﻲ ﺭﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻥهرﭼﻘﺪﺭﻡ ﺍﺫﻳﺘﺸﻮﻥ ﮐﻨﻪ هرﭼﻘﺪﺭﻡ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﺸﻮﻥ ﮐﻨﻪ باﺯ ﻳﺎﺩﺷﻮﻥ ﻣﻴﺮﻩ ﻭ ﺩﻟﺸﻮﻥ ﺑﺮﺍﺵ ﺗﻨﮓ ﻣﻲ ﺷﻪ
به سلامتی هرکی که دلـــش واسه یه بی معــــرفت تنـــگ شده
به سلامتی خودمون که دیگه
نه بحث میکنیم
نه توضیح میدیم
نه دنبال دلیل میگردیم
فقط نگاه میکنیم و
سکوت میکنیم و فاصله میگیریم
به سلامتی اونی که نمیشناست اما نوشته هاتو میخونه تا از درونت با خبر بشه و همدردي ميکنه که بهت بفهمونه که تنها نیستی
به سلامتی نامه های خیس که پوسید و پاره شد ولی دلی رو آروم نکرد..
به سلامتی اونایی که خدا حاجتشونو دیر میده چون دوست داره صداشونو بشنوه
به سلامتي خودم عاااشقشم بدجور ولي ميدوتي بايد سکوت کنم چون ازم متنفره 
خيلي سخته منتظر اومدن کسي باشي ولي اون اصلا قصد اومدن نداشته باشع 
خيلي سخته عزيزترين کست ازت بخواد فراموشش کني و بري 
خيلي سخته سالگرد اشناييت با عشقت رو جشن بگيري اونم بدون حضور خودش ....
هه ميدوني خيلي سخته بار عشقتون رو تنهايي رو دوش بکشي ولي اون بهت يه خسته نباشيد نگه 
خيلي سخته بخواي بهش احساست رو بفهموني ولي اون نخواد بفهمه 

ببين مينويسم و ميمونم تا برگردي اونقدددر دوست دارم که اگر تموم دنيا به نبودنت و نخواستنت اعتراف کنند من بازهم بهت ايمان دارم و داد خواهم زد که باز خواهي گشت حتي براي خدافظي !!
پس ايمانم رو زير سوال نبر

 



پنج شنبه 12 آذر 1394برچسب:, :: 1:41 ::  نويسنده : Ali       


سلام 
اميدوارم حالت خوب باشع که از محالات هست که کنارش خوب نباشي 
خواستم بهت بگم يادته هميشه ميترسيدي من کسي ديگه اي رو پيدا کنم 
هميشه ميترسيدي به کسي ديگه به جز تو دل بدم هميشه ميترسيدي وقتايي که نيستي سرم با جايي ديگه گرم باشه خب راسيتش الان ترس هات به يقين پيوسته من کسي رو پيدا کردم صد مرتبه از تو قشنگ کسي رو پيدا کردم هزار دفعه از تو يک رنگ کسي رو پيدا کردم که قدر عشق پاکم رو ميدونه با اينکه کنارم نيست ولي از تو چشام حرف تو دلم رو ميخونه يادته ميگفتي من بهت خيانت نميکنم تو حواست جمع باشع يادته هميشه ميگفتي.تا اخرش هستم فقط ميترسم تو تا اخرش نباشي پس بايد الان بهت بگم از راهي که رفتي برنگرد که خيلي ديره اخه اين دل بي صاحاب من خيلي وقت بود پيش تو گير بود ولي الان دلم يه جايه ديگه گير کرده اسيره 
يادته بهت ميگفتم هروقت پشيمون شدي برگرد راه برگشتنت هميشه بازه ولي الان ميگم نيا پيشم نيا تند فقط تند برو خوصلت رو ندارم از ناز و ادا هات خسته شدم حال و اعصابت رو ندارم 
ببين عزيزدلم ميدونم الان حساسيت و حسوديت گل کرده ميدونم الان ميخواي اوني که الان کنارمه و باهاش هستم رو نابود کني ، ولي اين خواسته خودد بود که من رو اينجوري کنم تو با من کاري کردي که روز و شب نداشته باشم باهام کاري کردي تو ياد و خاطراتت در نيام نگار الان اين حس و حالي رو که داري رو بزار واسه سه ماه ببين من تو اين سه ماه وقتي يه مرد غريبه اي کنارته چه حس و حالي دارم وقتي ميدونم پشيمون بر ميگردي وقتي ميدونم دوستم داري ولي اون غرورت اجازه نميده برگردي وقتي ميدونم هنوزم گاهي يواشکي بهم فکر ميکني اين هارو وقتب ميدونم پس قبول کن من هم حق انتخاب داشته باشم .ميدوني ايني که الان باهاش هستم هيچوقتش بهش نميگم نفسم هيچوقت بهش نميگم هستي من هيچوقت بهش نميگم تا تهش هستم بهش دروغ نميگم بهش قول نميدم همه کاري واسش بکنم هيچوقت قرار نيست بهش شب ها دلداري بدم بهش اميد نميدم لب تر کنه هرجا که هست بياد تا ببينتتم هيچوقت بهش قول نميدم وقتي دلم گرفت يکي ديگه رو بهتر پيدا کردم انتخاب نکنم و اون رو ول نکنم هيچوقت به اذان صبح قسم نميخورم واسش به دختري نگاه نکنم هيچوقت نميتونم بهش بگم تيپ نميزنم و معمولي در ميرم 
نترس ميدوني چرا ؟؟
چون اوني که تازه پيدا کردم خاطرات با تو بودن هست همون دختري که ازش ميزنم اون تويي خوده خودت که نه ياد و خاطراتت هست 
دفعه قبل گفتم بزن به سلامتي پس اينبار هم بد عادتد نميکنم بزن به سلامتي :
بزن به سلامتي پسري که وقتي فهميد عشقش سر،کارش گذاشته نرفت مثل همه پسرا کسي جديدي رو پيدا کنه گفت عيب نداره من بهش اعتماد و ايمان دارم بر ميگرده ولي امان اي دل که نميدونست اين ايمانش چيکار نميکنه 
بزن به سلامتي پسري که وقتي دختره تنهاش گذاشت و رفت هزاران و هزاران در خواستي دوستي باهاش شد ولي او بازهم گفت تکدونه عشقمه و بر ميگرده بهش ايمان دارم و نميخوام وقتي برميگرده با کسي ديگه اي باشم و ميخوام هميشه تکدونه عشقم باشه 
بزن به سلامتي پسري که ميدونه هرچي به دختره بگه دوست دارم معناي دوست داشتن رو نميفهمه اخه ميدوني چرا چون دختره عاشق واقعي نشده ولي خب بلاخره ميفهمه کاش دور نشه !!!
به سلامتي پسري که داد ميزنه :
اهاي ادما جواب دوست دارم عاشقتم بخدا مرسي و ممنون نيست جواب متقابل ميخواد 
بزن به سلامتي پسري که اونقدر دلش واسه ديدن عشقش تنگه که حاضره با اون ببينتش 
بزن به سلامتي داداش شاد و سرحالش رو ميخواد 
بزن به سلامتي داداشي که به داداشش ميگه ههههوي خبريه درهم رفتي نبينم غمت رو 
بزن به سلامتي مادري که ميگه عع تو اروم هم ميشي جاابه واسه اولين باره 
بزن به سلامتي زن داداشي که ميگه خرشانس ترين زن دنيا زن توهستش ايشاالله کوفتش بشع 
بزن به سلامتي اون پدري که ميگه پسرش رو خوب ميشناسه و تنهايي باهات حرف ميزنه تا درد دل هاتو بشنوه 
لزن به سلامتي همون پسر که تموم حرفاشو به پدرش ميزنه 
بزن باز به سلامتي همون پدر ميگه بهت ايمان دارم فقط مواظبه اعتمادت و دختره باش 
بزن به سلامتي پسر که روش نميشه که بگه بابا من مواظبشم اون مواظبم نيست نميدونه کي رو از دست ميده
بزن به سلامتي دوست دختره که هنوز هم که هنوز خبرايه مربوط به عشقت رو کامل نميگه اخه اون هم عذاب وجدان ميگيره وقتي ميبينه پسره داغون ميشه 
بزن به سلامتي پسري که ميگه ميرم اصفهان واسه پيشرفتش اما کسي از دلش خبر نداره واسه کي ميره 
بزن به سلامتي دختراي فاميل که ميدونن نزديکش نشن اخه اون واسه دختري ديگست 
بزن به سلامتي پسري که شب ها وقتي همه فکر و ذکرش پيشه دخترست نميدونه اين خونها ازرگ دستاشه يا چشماش 
بزن به سلامتي اون پسري که مينويسه تا دختره از عشقش پسره پي ببره اما دختره فکر ميکنه اينا همش بازيه اما نميدونه پسره واقعا ديوونشه 
بزن به سلامتيش که گفت نااميدي گناه کبيرست نا اميد نشو 
بزن به سلامتي خدا که همه راه هارو نبسته اين يعني تلاشت رو کني بهش ميرسي 
بزن به سلامتي استادهايي کهّ اروم شدن پسره رو فهميدن وعلتش رو جويا ميشند از دوست هاي پسره 
زدين به سلامتي پسره 
پس بزن به سلامتيه دختره :
اول بزن به سلامتي دوست فابريک و مادر دختره که هيچوقت اصل قضيه رو نگفتند چرا پسره رفت 
بزن به سلامتي وقتي که.ميگفت من بي تو هيچم 
بزن به سلامتيش که پسره رو از ياد برده به همين راحتي !!
بزن به سلامتي دختره که نفهميد که وقتي يه نفر کل دنياش رو ول کرده و پات همه جوره وايساده نبايد مثل پرگارش دورش زد بايد عاشقونه دوسشون داشت 
بزن به سلامتي دختره که به اين خوبي خودش رو زده به خريت و نميخواد باور کنه ايني که الان باهاش هست هم اينجوري پاش واي نميايسته 
بزن به سلامتي دوشب وداع 
شب اول 
بزن به سلامتي منت کشي هاي دختر واسه.موندن پسر 
بزن به سلامتي ياداوري حرف هاي يه مادر تو ذهن پسر 
بزن به سلامتي دختره.که نفّميد پسره از رو عشق ميپرسته دختره رو 
بزن به سلامتي پسر که اينده دختر مهم بود نه اينده خودش 
بزن به سلامتي دختر که به راحتي به پسره گفت تو لياقت من رو نداري 
بزن به سلامتي پسر که اشک تو چشاش جمع شد ولي هيچي نگفت ميخواست دختر رو اروم کنه ولي قسم جون دختره رو خورده بود 
به سلامتي وقتي که پسره از دختره خواست 
به سلامتي دختره که گفت فعلا ميخوام برم 
بزن به سلامتي ساعت 3:20 شب که دختره رو نوشت :
ببين تو پسر خوبي هستي و اخلاقات واقعا عاشق کننده هست اگه ميخواي عوض بشي عوض شو ولي اخلاق هّات رو عوض نکن اينا يه نعمتند 
بزن به سلامتي دختره که گفت 
من روزه هامو نمازهامو ارايش نکردن هامو نماز خوندن هامو از تو دارم و ممنونم ازت بابت اينا من خيلي فکر کردم تنها راهي که.ميتونم فراموشت کنم اينه که اکانتم رو پاک کنم .
بزن به سلامتي ساعت 3:23 دقيقه وقتي پسره بلند شد وقتي خواست همه چي رو بگه ميخواست فرياد بزنه ديووونه دوست دارم 
بزن به سلامتيش وقتي بغض گلشو پاره کرد وقتي ديد دليت اکانت کرده و يه حسرت رو دلش موند و يه دنيا پشيموني 
شب وداع دوم :
بزن به سلامتي پسره که تموم دنيا رو داشت از خوشحالي 
بزن به سلامتي دختري که دلش نميومد بگه اهاي من با يکي ديگه ام 
بزن به سلامتي حرف هاي عاشقونه اي باز رد و بدل شد 
بزن به سلامتي اشک هاي ذوق پسر،عرق شرم دختر
بزن به سلامتي قولي که دادند بهم تا ابد موندني باشند بسته شد 
بزن به سلامتي تند تند حرف زدن پسر 
بزن به سلامتي علي علي علي علي علي علي گفتن هاي پشت سرهم دختر به بهانه اينکه دلم برات تنگ شده بود 
به سلامتي وقت جدايي کوتاه که قراربود تا کهر فردا باشع ولي شد 90 شب 
بزنين به سلامتي دل شکستم .
لطفا برگرد ، ميايستم تا برگردي اخه ميدونم ارزشش رو داري

 
 

 



پنج شنبه 12 آذر 1394برچسب:, :: 1:33 ::  نويسنده : Ali       

سلام 

اميدوارم حالت خوب باشه که حتما با وجون اون حالت خوب هست 

توخوب و درست من و ميشناسي من نميتونم من لعنتي نميتونم کسي رو فراموش کنم و بيزار باشم اللخصوص کسي که دوسش داشتم.يادته يادته روز دوم سوم اشناييمون بهت گفت نگار من نميتونم بهت خيانت کنم من نميتونم وقتي کسي تو حافظم مياد به راحتي ازش بگذرم من بهت گفتم تا تهش هستم من گفتم و واقعا هم تا الانش حتي به يک دختر نگاه نکردم،نگار من بهت گفتم نفسمي اما فکر کردي شوخي ميکنم بهت گفتم زندگيم نفست متصله باز خنديدي و فکر کردي اينا حرف ها زودگذره هميشه ،هميشه خدا سعيم اين بود برات کمبودي نزارم چون نبودم خودش ينوع کمبودي بود ، ميدوني نگار يادت مياد شب هاي ميپرسيدم از صد چند دوستم داري بار اول گفتي 35 ,خنديدي گفتي شوخي ميکنم زياد خيلي،زياد تو بهم گفتي علي تو چن تا من بهت گفتم 70 گفتييي خخخخ اينهمه زياد نيست واقعيتش اينه نگار من اگه صد تا دوست نداشته هيچوقت اينهمه زمان منتظرت نميبودم واقعيتش اينه تو دروغ گفتي اگه اونشب ،اگه اونشب بجا گفتن سي بيشتر ميگفتي خيلي فرق ميکرد تو حرف دلت رو نزدي ولي من بي ريا بهت گفتم واسه من، واسه من خيلي ارزش داشتي و داري يادته يادته هميشه ميگفتي ميخوام مثل رها باشم ولي تو هيچوقت نفهميدي تو خودت تکي نيازي نداري مثل کسي باشي تو خودت الگوي وفاداري بودي برامن من نميدونم که چي شد تو همچين فکري کردي با خودت ولي هرچي بود اشتباه بود يادته يادته شب هاي امتحانم قهر ميکردي يادته من و بلاک کردي چه زمونه خوشي بود يادته شبا حرف ميزديم يهو ميرفتي يادته يهو وسط حرفامون بهم ميگفتي علي تورو خدا هر وقت هروقت خواستي بري بهم بگو خودم برم گرچه برام سخته ولي به خودم بگو ميرم و مزاحمت نميشم هههه کار دنيا رو ميبيني تو نگفته رفتي و من مزاحمت شدم ديدي دنيا چرخيد ديدي پس بازم ميگرده يادته يادته اونشب گفتي تو لياقت عشق پاکم رو نذاري گفتي خيلي پستي برو به درک يادته گفتم نگار اروم باش فقط دعا ميکنم همچين کاري نکني ولي تو نفهميدي منظورم اينه پا رو احساساتت نزاري يادته گفتي برو فقط برو يادته سه شنبه شب يکي پستات لايک کردم همون موقع اومدي گفتي نه پس هنوز اميدي هست بهت گفتم چيه ترسيدي غرور لکه دار بشع بيلي پيشم نفهميدي اون شب تا صبح داشتم با خودم کلنجار ميرفتم که چجوري بيام بهت بگم نگار دووست دارم نگار نميتونم تنهات بزارم نگار ميخوام بيام اصفهان تا با تو باشم تو نفهميدي دلم پر بود فقط ا،مدي وسط حرفام گفتي علي بسع من ميخوان برم يادته يادته اون شب 23 که نميخواستي من برم ميخواستي پيشت باشم و باهات حرف بزنم يادته وقتي اومدم رفته بودي يادته از دستم ناراحت بودي من تا ده صبح بيدار بودم واسه عذر خواهي عع عع عع چه دوره اي بود يادته يادته قسم ها به اذون صبح سر قضيّه مهيا و فائزه يادته اون حرف هاي دروغي که پشت سرم زده بودند و تو دلت پر بود رو سر من خراب کردي يادته گفتم عزيزم اروم باش مقصر منم يادته يادته با دختر خالم سر درس دعوام شده بود ارومم کردي يادته وقتي پيام ميدادي اگه پنج ثانيه تاخير داشتم ميگفتي 

علي باشع من ميرم انگار مزاحمتم 

يادته يا نع يادته تو گروه چهار نفره چقدر حرف ميزديم يادته ممرضا هميشع خواب بود يادته ما هميشه بايد رها رو راضي نگه ميداشتيم اگه يادته پس بزن به سلامتي 

به سلامتي دروغاايي که گفته شد 

بزن به سلامتي بزن به سلامتي قلبي که نپذيرفت به عشق قبليش بگه برو 

بزن به سلامتي حاضر نشد فراموشش هم کنه 

بزن به سلامتي پسري از وفاداري عشق به همه پز ميداد 

بزن به سلامتي روزشماري که هر روز يکي از کم ميشد 

بزن به سلامتي پسري که هربار اسمت رو ديد بغضش گرفت 

بزن به سلامتي قنوت هاي پنج دقيقه اي 

بزن به سلامتي درس خوندن هاي شبانه 

بزن به،سلامتي رويا سازي ها واسه رسيدن به دختره 

بزن به سلامتي گريه هاي شبانه 

بزن به سلامتي سرزنش هاي شبانه واسه هم زدن اینده دختره

به سلامتي اطمينان و ايمان که خرد شد 
بزن به سلامتي دعا هاي غريبانه 
بزن به سلامتي سينه هايي که زده شد فقط واسه رسيدن به رويا 
بزن به سلامتي اشک هايي که واسه پسر ام ابيها ريخته شد تا دعام رو مستجاب کنه 
بزن به سلامتي رفيقي که اومد گفت سر کار نباشم 
بزن به سلامتي قلبي که از ديدن maryam add you by id تز خوشحالي خدارو نميشناخت 
بزن به سلامتي همون رفيق که گفت من و ميشناسي علي اقا 
بزن به سلامتي وقتي گفته تمام انتظار ها و گريه هات واسه پوچي بوده 
بزن به سلامتي وقتي که گفت عروس شده 
بزن به سلامتي بزن به سلامتي وقتي گفت هنوز با کسري هست و قلبي که تپشش خاموش شد 
بزن به سلامتي وقتي مغزم حکم کرد برو از زندگيش لعنتي مهم نيست سگ هم نميبيندت 
بزن به سلامتي قلبي که گفت شما تو مساعل احساسي حرف نزن اينجا قلب،حکم ميکنه نه عقل 
بزن به سلامتي وقتي رفيقش ميگه اون راحته و ارومه 
بزن به سلامتي حرف هاي رو تخته و ياد اوري هاي گذشته هاي تلخ 
بزن به سلامتي اعصابي که ننيدونه الان خوشحال باشع فراموشش کرده يا ناراخت باشع ولش کرده 
بزن به سلامتي اميد هاي کاذبي که پسره به خودش ميده 
بزن به سلامتي وقتي به خودش ميگه نه عشق من باهام رو راسته دروغ نميگه 
بزن به سلامتي وقتي همه چيز تموم شدست ولي قلب ميگه وايسا پشيمون ميشع 
بزن به سلامتي قلبي که واي ميسته تا ببينه عشقش پشيمون بر ميگرده 
بزن به سلامتي اون لعنتي که ميدونه وقتي اسمش رو ذهنش هم پاک بشع رو دفتر کتابهاش پاک نميشع 
بزن به سلامتيش که وقتي مزون عروس ديد لال بشه و نگه ايشاالله ميام با خودش 
بزن به سلامتيش که وقتي همچيش تموم شده هست ميگه درس ميخونم ميرم دانشگاهي که اون هست 
بزن به سلامتي دلي که اينقدر تنگه که حتي حاضره با اون ببينتش 
بزن به سلامتي اون پسر که وفاداريش از سگ بيشتره
بزن به سلامتي خودم که تا دنيا دنياست تو ذهنم هموني که بودي هستي و فرق نميکني چون ميدونم واسه من هستي و داري وقت خودت رو هدر ميدي 
ميدونم اونقدر از خدا خواستم و ائعمه هاش که روشون نميشع من و تورو قسمت هم نکنن 
پس بزن به سلامتيشون 

من بر عکس تو ميگم تو لياقت اينهمه عشق و وفاداري رو داري پس تا اخرين ثانيه هم صبر ميکنم و برام هم حرف ديگران مهم نيست چون ته راهت پشيمونيه



پنج شنبه 11 آذر 1394برچسب:, :: 23:58 ::  نويسنده : Ali       

سلام

با تو هستم (N)

        تویی که رویت را از من بر میگردانی !!!

به چشمانم نگاه کن

اشک هایم هنوز خشک نشده اند

از چه میترسی ؟؟؟ غرورررررت را زیر پا گذار

عیب ندارد  من گناهت را بخشیدم ام !!!

هنوز آنقدر عاشقت هستم که هیچ کینه ای از تو به دل ندارم.

فقط

فقط تورا به خدا سپرده ام  نه نگران نباش نفرینت نمیکنم

برایت دعای خیر میکنم

دعا میکنم خداهم تورا ببخشد و تنها نگذاردت

دوست ندارم توهم مثل من طعم لتخ تنهایی و گریه های شبانه را حس کنی

دوست ندارم تو هم مثل من صدای  شکستن قلبت بشنوی و انرا تجربه کنی

پس هرگز

هرگز

هرگز نفرینت نخواهم کرد و تورابه خدا خواهم سپرد (نه بنده خدا)

درکنار هرکس و هرچیزی که دوستش داری   حتی اوووون

به چشمانم نگاه کن

به همین چشم های اشکین قسم

دوست داشتم!!!

دارم!!!!

خواهم داشت !!!!

پس

همیشه نگران حال توام

Pls come back(N)

 

 

 



سه شنبه 10 آذر 1394برچسب:, :: 17:58 ::  نويسنده : Ali       

رفتم گفتم از “ خیرش ” می گذرم

شنیدم کـه زیر لب گُفت از “ شرش ” خلاص شدم



یک شنبه 8 آذر 1394برچسب:, :: 13:3 ::  نويسنده : Ali       

هه! 

رفتی ؟؟؟؟ عیب نداره 

برمیگردی !!!

در برگشتنت شکی نیست .

شاید الان برنگردی ولی بر خواهی گشت .

مهم اینه وقتی برمیگردی من کجا باشم 

با دیگری ؟؟؟؟؟

یا در قبر تنها ؟؟؟؟

مهم اینه اگر روزی برگردی و من باشم

تورا خواهم بخشید ؟؟

قلبم سخت درد میکند. 

تقصیر تو نیست  من سخت دیووانه تو بودم و هستم .

 



شنبه 7 آذر 1394برچسب:, :: 19:40 ::  نويسنده : Ali       

با ان که عاشقشم  ولي هنوز هم سکوت اختيار ميکنم شايد....

شايد....

شايد خودش فهميد که چه اشوبي در دلم است .

شايد فهميد مشتاقانه خواهانش هستم .

خداااااااااااااااااااااا اميدم به توست. 

نا اميد نميشوم همانطور که خودش ميگفت نا اميدي گناه کبيرست 

(Pls come back (N



جمعه 6 آذر 1394برچسب:, :: 16:27 ::  نويسنده : Ali       

هی فلانی!

دیگرهوای برگرداندنت راندارم هرجاکه دلت میخواهدبرو!

فقط آرزومیکنم:وقتی دوباره هوای من به سرت زد.

آنقدرآسمان دلت بگیردکه باهزارشب گریه چشمانت

بازهم

آرام نگیری!!



جمعه 6 آذر 1394برچسب:, :: 16:23 ::  نويسنده : Ali       

وقتی اینگونه
به تاخت
از من دور می شوی
حواست به پل های پشت سرت باشد
که اگر خراب شوند
نه تو توان ِ بازگشت خواهی داشت
نه من توان ِ در پی ِ تو دویدن



جمعه 6 آذر 1394برچسب:, :: 16:20 ::  نويسنده : Ali       

ابــرها را کـنار زده ام منــتظرت

بـر پـشت بـام دلـم دراز کـشیـده ام

تـا لبـخـندت را

در آغـوش گـیـرم.

بیـا کـه آسمـان سیـاهـم ستـاره زیـاد دیـده

مـاه کـم دارد

تـا بـدرخشد چـشمـانـم.



جمعه 6 آذر 1394برچسب:, :: 16:17 ::  نويسنده : Ali       
 
وقتی سکوت خدا را در برابر عبادتت دیدی،
 
نگو خدا با من قهر است.
 
او به تمام کائنات فرمان سکوت داده،
 
تا حرف دل تو را بشنود.
 


جمعه 6 آذر 1394برچسب:, :: 16:13 ::  نويسنده : Ali       

اگر میبینی‌ هنوز تنهام !
 
بخاطر عشق تو نیست ....
 
من فقط میترسم ؛
 
میترسم همه مثل تو باشند.....


جمعه 6 آذر 1394برچسب:, :: 16:8 ::  نويسنده : Ali       

برایم بهترین هستی ،
دنیا را نمیخواهم ،
تو زندگی من هستی
اینگونه مرا نگاه نکن ،
فکر کرده ای که از نگاهت خسته میشوم ،
نه عزیزم بیشتر از اینکه هستم عاشقت میشوم
پس آنقدر نگاهم کن ،
تا دیوانه شوم 


جمعه 6 آذر 1394برچسب:, :: 16:7 ::  نويسنده : Ali       

شکست داده ام …
 
تنهایی را ….
 
از وقتی که یادت …
 
هیچ وقت تنهایم نگذاشته است….


جمعه 6 آذر 1394برچسب:, :: 16:6 ::  نويسنده : Ali       

دلت که میگرد....
در لحظه هایی که ثانبه ها ...
میخ میکوبند در سرت!
اشک هایی هستند ...
که در عین سادگی...
یک دفعه...
عجیب آدم را آرام میکنند !
و چه دردی دارد وقتی ...
عادت میکنی به طعم شور این آرامش


جمعه 6 آذر 1394برچسب:, :: 16:5 ::  نويسنده : Ali       

 
همیشه بهم میگفت:زندگیمی . . .
 
وقتی رفت بهش گفتم: مگه من زندگیت نبودم؟
 
جواب داد: آدم برای رسیدن به عشقش باید از زندگیش بگذره


جمعه 6 آذر 1394برچسب:, :: 16:4 ::  نويسنده : Ali       

میتــرســم…
کسـی بــوی ِ تنـت را بگیــرد
نغمــه ِ دلـت را بشنــود
و تو خــو بگیــری به مـــآنـدنـش!!!
چـه احســآس ِخـط خطــی و مبـهـمـ یسـت!
ایــن عــآشقــآنـه هــآی حســود مــن


جمعه 6 آذر 1394برچسب:, :: 16:3 ::  نويسنده : Ali       

روزگاری خواهد رسید...
 
همچنان که در آغوش دیگری خفته ای...
 
به یاد من...
 
ستاره هارا خواهی شمرد تا آرام شوی!
 
دلت هوایم را خواهد کرد...
 
به یاد خواهی آورد با هم بودن هایمان را...
 
به یاد خواهی آورد خنده هایم را...
 
به یاد خواهی آورد اشک هایم را...
 
مطمئنم در آن لحظه در دلت میگویی: من تو را میخواهم!


جمعه 6 آذر 1394برچسب:, :: 15:59 ::  نويسنده : Ali       


دلم برای تو که نه! ولی برای روزهای با هم بودنمان تنگ شده

 برای تو که نه! ولی برای “مواظب خودت باش” شنیدن تنگ شده

 برای تو که نه! ولی برای دلی که نگرانم میشد تنگ شده

راستش! برای اینها که نه برای خودت دلم خیلی تنگ شده...



جمعه 6 آذر 1394برچسب:, :: 15:41 ::  نويسنده : Ali       
رشته ای که برای نجاتم به زمین آمده بود
رسالتش را به نگاهی دیگر فروخت!
کسی که میخواست مرا مثل خودش آسمانی کند
حالا با کسی دیگر در این نزدیکیها زندگی میکند
من از او دلگیر نیستم
زمین است و هوسهایش
فقط کمی برایش نگرانم
او بالهایش را
و آسمان را فراموش کرده


جمعه 6 آذر 1394برچسب:, :: 15:36 ::  نويسنده : Ali       
حــواسمــون بــاشــہ…
 
 
دل آدمـــا…!!
 
 
شیشـہ نیست که روے آن…!!
 
 
هــــــا کنیم…!!
 
 
بعد با انگـــشت قـــ♥ ـلب بکشیم و…!!
 
 
وایسیم آب شـــدنش رو تماشــــا کنیم…!!
 
 
و کیـــــف کنیم…!!
 
 
رو شیشہ نـــازک دل آدمـــا…!!
 
 
اگـــہ قلبــــــ♥ ـــی کشیدے…!!
 
 
باید مــــــــردونـہ پـــــــاش وایســــتے


جمعه 6 آذر 1394برچسب:, :: 15:28 ::  نويسنده : Ali       

 

نآمــَـم را پـآک کــرבے ، یآבم را چــﮧ مـے کنــے ؟

 

یآבم را پآک کـنـے ، عشقــَـم را چـﮧ مـے کنـے ؟

 

اصـلا هـمـــﮧ را پـآک کــن هــَر آنـچـه از مـن בآرے 

 

از مــَـن که چیـزی کــَم نمـے شوב

 

فقـط بگو با وجـــבآنـت چـــﮧ مـے کنـے ؟

 

شـآیـــــَــב...؟ 

 

نکنـــב آن را هـم پآک کــَـرבه ای ؟

 

نـــــَــــه!! شـــבنــے نیســت...

 

نمـے توانـے آنچـه را نـــَـבآشتــے پآک کـنـے



جمعه 6 آذر 1394برچسب:, :: 15:12 ::  نويسنده : Ali       

گاهـــے بایـــَـــב احساس نکنــے ، تا احساســـَـــت کننــב




گاهـــے بایـــَـــב کـــَـــسے باشـــے که نیستـــے، تا کســـے که بوבی باشـــے



گاهـــے بایــב چشم ها
 را بـــَـــست، تا تو را ببینند




گاهـــے بایـــَـــב خوابیــב، تا شایـــَـــב بیــבارت کننــב




   گاهـــے بایـــَـــב رفت تا 
بوבنــَـت احساس شــَـوב

 



پنج شنبه 5 آذر 1394برچسب:, :: 11:57 ::  نويسنده : Ali       

هر چیزی زیادیش دل رو میزنه...

زیــــــاد دوستت داشتم...

هروقت حرف"دلمو" زدم...

"دلتو" زدم...



پنج شنبه 5 آذر 1394برچسب:, :: 11:43 ::  نويسنده : Ali       
ديشب خدا اروم صدام كردو گفت:

 

خوابي؟؟؟!!

 

عشقت داره قوربون صدقه يكي ديگه ميره!!!

 

گفتم: خدايا اين همان مخلوق توست...

 

شايد تو خوابي كه از رسم دنيايت بي خبري!!!!



چهار شنبه 4 آذر 1394برچسب:, :: 12:11 ::  نويسنده : Ali       

دیگه از ( میم ) مالکیت استفاده نمی کنم . . . شب بخیر نفسش !